دانلود رمان قتل يك رويا
در اين مطلب رمان قتل يك رويا را آماده كرديم.براي دانلود رمان قتل يك رويا در ادامه پست همراه ما باشيد.
بخشي از رمان قتل يك رويا
شوكه نگاهم ميكند...
باورش نميشود...
درست مانند مني كه آن روز باور نداشتم.
- كدوم نرگس؟
پوزخندي پر بغض روي لبهايم مينشيند و او خودش را روي مبل جلو ميكشد، آمين هم انگار پي به وخامت حال من شده كه سكوت كرده تا مادرش دردهايم را درك كند.
- يلدا كدوم نرگس؟
- خودت چي فكر ميكني؟ ديدن كاميار با كدوم نرگس ميتونه منو تو اين حال بندازه؟
نگاهش را حلقهاي اشك ميپوشاند و مبهوت پچ ميزند
- باورم نميشه...
پلك ميبندم و نگاه از چشمانش ميگيرم و او اما با همان اندازه بهت و ناباوري زمزمه ميكند
- اين چطور ممكنه؟ نميشه... امكان نداره.
نگاهم سمت مريم كشيده ميشود.
همانجا روي مبل خوابش برده و صفحهي تلويزيون را نوارهاي رنگي پوشانده است.
- يلدا؟
نگاهم را با اكراه از دخترك ميگيرم و سمتش ميچرخم...
چشمانش هنوز هم پر است...
پر از اشك و من اما اشكي ندارم بريزم.
تنها بغض دارم كه آن را هم همراه آب دهانم پايين ميفرستم.
- مطمئني نرگس بود؟ نرگس خودمون؟
ياد آن روز نحس ميافتم...
ياد روزي كه بارها توي مغز از هم پاشيدهام تكرار ميكردم امكان ندارد... ممكن نيست... او نميتواند دوست من باشد... او نميتواند نرگس باشد... اما بود.
https://lms.macnet.ca/eportfolios/3116/Home/___
https://lms.escapps.net/eportfolios/30/Home/___
https://training.coursekey.com/eportfolios/42/Home/___
https://learn.csisafety.com.au/eportfolios/33/Home/___
https://lessons.spoj.com/eportfolios/13771/Home/___